محل تبلیغات شما

  درگذشته های بسیار دور در سرزمینی به نام جادو شخصی به نام نیگان پادشاهی میکرد. نیگان که پادشاهی سنگ دل و ظالم بود، بسیار به دنبال قدرت و جادوگری بود.برای همین سلاطین سنگ های جادوگری را مخفی کردن و سوگند خوردن که تا آخرین نفس از سنگ ها مراقبت کنند.نیگان دختری به نام ایزابل داشت که بر عکس پدرش بسیار مهربان و خوش قلب بود.
روزی که ایزابل در شهر گشت میزد دید که چند ماهر از یک پیرزن مالیات میگرفتند.ایزابل از روی اسب پیاده شد و گفت

با این پیرزن چکار دارید؟
 رئیس ها که نامش لوسیون بود جلو آمد و گفت
 وای چه دخترزیبایی !!! دیوید، به نظرت عالی نیست؟.
 دیوید و مریل که همدست های لوسیون بودند ،هر دو مات چهره ی زیبای ایزابل شدند . مریل نزدیک ایزابل شد وبه حالت نوازش گونه  دستش را بر سر ایزابل کشید، و در ذهنش پرشد از افکار شیطانی در همان حال پسرکی جوان به نام جک که یکی از سلاطین بود و شغل آن آهن گری بود به طرف ایزابل رفت وبه ان گفت 
 با این دختر چه کار دارید؟
لوسیون جلو آمد و گفت
. تو کیستی پسرک احمق امیدوارم من را بشناسی، بچه ها بکشینش:
 مریل و دیوید به جک حمله کردن، جک شمشیرش را از غلاف کشید ومریل و دیوید را بر روی زمین می اندازد در همان حال لوسیون فرار میکند و جک می گوید
.
فرار کن آره فرار کن ترسو:
 جک یک نگاهی به مردم می اندازد و می بیند که همه سجده کرده اند.در همان حال که نیگان رسیده بود می گوید
. پسرک جوان:
جک برمیگردد و سجده میکند،نیگان میگوید
.تو کیستی پسرک
جک می گوید
. اسم من جک هست من یک آهنگر هستم:
نیگان می گوید
 حالا که جان دخترم را نجات دادی تو آهنگر سلطنتی ماهستی و تا آن هفته 20 عدد شمشیر برایمان درست کن.
 جک میگوید
. بله قربان:
 نیگان به سرلشگر میگوید

از این به بعد از این بچه مهمات های جنگ را میگیریم،بهتر است دیگر ما برویم:
 نیگان می رود و همۀ مردم به کار های خود پرداختند، جک هم به خانۀ خود باز میگردد.جک تنها و در مغازۀ خود زندگی می کند.وقتی که نیگان به قصر رسید ایزابل را فرا می خواند.ایزابل به اتاق پدرش می رود و می گوید
. پدر چه کارم داشتی:
 نیگان با عصبانیت میگوید

 

محافظان سیاه (قسمت سوم)

محله ممنوعه پارت پنجم

محافظان جادوی سیاه(قسمت دوم)

ایزابل ,جک ,نیگان ,های ,گوید ,یک ,می گوید ,به نام ,همان حال ,در همان ,آمد و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

*میگذرد*